مسجد جامع اصفهان مثال ای بارز و شاخص تشریفات ترحیم مشهد از معماری موفـق و اصيـل اهل ایران اسـت.فضایی معمولی و ساده و رهـا از هر نوع تعلـق خیال همگی ایـن ادب و اعتقاد خیال و خاطر در گرو استفاده اصول و تعلیمات فقاهتی اسـت که با تمامی دسـتوراتش آزادی، نشاط و بهروزی ابدی را برای کلیه مخلوقات خویش نوید میدهد.
در مسجد عتیق اصفهان در اکثر اوقات فضاها تقـارن که یک کدام از اصول ساخت تعادل اسـت به فعالیت برده شـده اسـت، ولی این تقـارن سبب ساز ساخت یکنواختی در مسجد نمیشود؛ چون موادتشکیل دهنده به عمل رفته در طرفین پایه تقارن از یک متاع نیستند. ایـن عدم تطابق خیر فقط منجر خستگی نمیشود، بلکه با ساختوساز تنوع، اطراف را زنده و پویا می نماید.
حیاط هـای چهارگانه پیرامون در بین سـرا بـر خـلاف تقارن در پلان، وسعت و طول هریک سازه به شخصیت و سعی ویژه خویش با هم گوناگون می باشند. البته ما رمز را ریتم به شغل رفته در طاق نماهای دور و اطراف دربین ســرا نیز احسـاس جنبش در اطراف را خوی می نماید و چشـمان بیننده را درپی خویش می کشاند. همین ریتم سبب تکوین مقرنس ها گردیده است و در غایت به وحدت یکتای بی همانند اشـاره می نماید.
کاربرد نمادهای عدل و داد الهی در ورودی سازه به حاضران در محل یقین میدهد که دراین محیط در نگهبانی می باشند. رشته ایستایی انجام گردیده در سازه به طوری اسـت کهاین سازه پس از سیزده سده هنوز پایدار و پا برجاست و با تمامی ابهت خود از بدور دست در اسمان شهر پیداست.
مسجد جامع اصفهان مثال ای بارز و شاخص تشریفات ترحیم مشهد از معماری موفـق و اصيـل اهل ایران اسـت.فضایی معمولی و ساده و رهـا از هر نوع تعلـق خیال همگی ایـن ادب و اعتقاد خیال و خاطر در گرو استفاده اصول و تعلیمات فقاهتی اسـت که با تمامی دسـتوراتش آزادی، نشاط و بهروزی ابدی را برای کلیه مخلوقات خویش نوید میدهد.
در مسجد عتیق اصفهان در اکثر اوقات فضاها تقـارن که یک کدام از اصول ساخت تعادل اسـت به فعالیت برده شـده اسـت، ولی این تقـارن سبب ساز ساخت یکنواختی در مسجد نمیشود؛ چون موادتشکیل دهنده به عمل رفته در طرفین پایه تقارن از یک متاع نیستند. ایـن عدم تطابق خیر فقط منجر خستگی نمیشود، بلکه با ساختوساز تنوع، اطراف را زنده و پویا می نماید.
حیاط هـای چهارگانه پیرامون در بین سـرا بـر خـلاف تقارن در پلان، وسعت و طول هریک سازه به شخصیت و سعی ویژه خویش با هم گوناگون می باشند. البته ما رمز را ریتم به شغل رفته در طاق نماهای دور و اطراف دربین ســرا نیز احسـاس جنبش در اطراف را خوی می نماید و چشـمان بیننده را درپی خویش می کشاند. همین ریتم سبب تکوین مقرنس ها گردیده است و در غایت به وحدت یکتای بی همانند اشـاره می نماید.
کاربرد نمادهای عدل و داد الهی در ورودی سازه به حاضران در محل یقین میدهد که دراین محیط در نگهبانی می باشند. رشته ایستایی انجام گردیده در سازه به طوری اسـت کهاین سازه پس از سیزده سده هنوز پایدار و پا برجاست و با تمامی ابهت خود از بدور دست در اسمان شهر پیداست.