بعد از مهدى عباسى، در حین معتضد و مقتدر عباسى، بخشهاى کوچکى به بخشهاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل دارالندوه بود که از زمان قُصَىّ بن کلاب در ناآگاهی براى مشاوره قریش درباره کارهاى مهم، در کنار مسجدالحرام تشکیلشده بود. قرار بر آن بود تا فقط قریشیانى که چهل سال از عمرشان پیشین است، به این مجلس مشورتى وارد شوند. این محل تا آخرها قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى که خلفا به حج مىآمدند، در آنجا اقامت مىکردند. درین فرصت، به بناى دارالندوه بىتوجهى شد و رو پک پذیرایی ترحیم مشهد به تخریب بود. هرگاه باران مىآمد، گِل و لاى آن به مسجدالحرام روان مىشد. این دستور باعث گلایه امیر مکه به معتضد عباسى (خلافت از ۲۷۹-۲۸۹) شد و وى از خلیفه خواست تا اذن دهد آنجا را به مسجد اضافه کند یا این که به محلى براى اقامت حجاج تبدیل نماید. معتضد این طرح را پذیرفت و دستورش را صادر کرد. این ارتقا در سال ۲۸۱ هجرى شکل گرفت.
مقتدر (خلافت از ۲۹۵-۳۲۰) نیز در سمت باب ابراهیم، محدودهاى را به مسجد خاطر نشان نمود. در طول مستنصر بالله عباسى (۶۲۳-۶۴۰) کوششهاى زیادى براى بازسازى و نوسازى برخى از بناها شکل گرفت. یادگار این تجدید بناها، کتیبههاى متعددى میباشد که از این خلیفه در جاىهاى چندى وجود دارااست. از آن گزاره براى تجدید بناى مطاف، کتیبهاى از این خلیفه در موزه بقاع نگهدارى مىشود. همینطور براى بناى مسجد البیعه در نزدیکى جمره عقبه، کتیبهاى از این خلیفه جان دار است که روى دیوار آنجا برقرار باقی مانده است.
بعداز آن، جز بازسازىهاى اصلاحى که هر از چندى بوسیله خلفا و امیران در مسجدالحرام جاری ساختن مىیافت، کارى شکل نگرفت. با این درحال حاضر پرنور هست که کلاً فرصت مملوکى و عثمانى، بناى رواقهاى فضا مسجد، هر از چندى ترمیم و در مواردى از مبنا بازسازى مىشد.
بعد از مهدى عباسى، در حین معتضد و مقتدر عباسى، بخشهاى کوچکى به بخشهاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل دارالندوه بود که از زمان قُصَىّ بن کلاب در ناآگاهی براى مشاوره قریش درباره کارهاى مهم، در کنار مسجدالحرام تشکیلشده بود. قرار بر آن بود تا فقط قریشیانى که چهل سال از عمرشان پیشین است، به این مجلس مشورتى وارد شوند. این محل تا آخرها قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى که خلفا به حج مىآمدند، در آنجا اقامت مىکردند. درین فرصت، به بناى دارالندوه بىتوجهى شد و رو پک پذیرایی ترحیم مشهد به تخریب بود. هرگاه باران مىآمد، گِل و لاى آن به مسجدالحرام روان مىشد. این دستور باعث گلایه امیر مکه به معتضد عباسى (خلافت از ۲۷۹-۲۸۹) شد و وى از خلیفه خواست تا اذن دهد آنجا را به مسجد اضافه کند یا این که به محلى براى اقامت حجاج تبدیل نماید. معتضد این طرح را پذیرفت و دستورش را صادر کرد. این ارتقا در سال ۲۸۱ هجرى شکل گرفت.
مقتدر (خلافت از ۲۹۵-۳۲۰) نیز در سمت باب ابراهیم، محدودهاى را به مسجد خاطر نشان نمود. در طول مستنصر بالله عباسى (۶۲۳-۶۴۰) کوششهاى زیادى براى بازسازى و نوسازى برخى از بناها شکل گرفت. یادگار این تجدید بناها، کتیبههاى متعددى میباشد که از این خلیفه در جاىهاى چندى وجود دارااست. از آن گزاره براى تجدید بناى مطاف، کتیبهاى از این خلیفه در موزه بقاع نگهدارى مىشود. همینطور براى بناى مسجد البیعه در نزدیکى جمره عقبه، کتیبهاى از این خلیفه جان دار است که روى دیوار آنجا برقرار باقی مانده است.
بعداز آن، جز بازسازىهاى اصلاحى که هر از چندى بوسیله خلفا و امیران در مسجدالحرام جاری ساختن مىیافت، کارى شکل نگرفت. با این درحال حاضر پرنور هست که کلاً فرصت مملوکى و عثمانى، بناى رواقهاى فضا مسجد، هر از چندى ترمیم و در مواردى از مبنا بازسازى مىشد.