درباره این که عهد شکنى بعد از جنگ بدر پک پذیرایی ترحیم مشهد چه پیشینه و علتى داشته هست، به یکسری نوشته ی علمی مى قدرت اشاره کرد: یکى حوادثى پک پذیرایی ترحیم مشهد هست که قبل از نبرد بنى قینقاع روى داد و رابطه ها مسلمانان با یهود را وارد مرحله نو اى کرد. تغییر تحول قبله که به نظر مشهور مورخان، یکى دو ماه پیش از بدر واقعه، از این جمله است. در حالتی که کشته شدن ابوعفک و عصماء ـ دو شاعر مخالف که به نقلى یهودى بودند(زهرى، الطبقات الکبرى ، ج2، ص21 و قاسم بن سلام، الأموال، ص262 ؛ بلاذرى، انساب الأشراف، ج1، ص479).ـ در سال دوم باشد، دلیل دیگرى بر این نوشته ی علمی خواهد بود. به علاوه، گفته مى شود که کفار قریش پیش از پیکار بدر به عبدالله بن اُبى و بت پرستان اوس و خزرج نامه اى نوشتند و آنانرا ترساندن کردند که درصورتی که نبی را بیرون نکنند یا نکشند، به یاروهمدم تمامى عرب ها به سراغ او خواهند رفت و نبرد جویانشان را کشته و زنانشان را اسیر خواهند کرد. قریش دراین نامه از زیادىِ دشمنان نبی آفریدگار یاد کرده، آنانرا بر ضد آن حضرت تحریک کردند. عبدالله بن اُبى و بت پرستان مدینه در تامل رویارویی با فرستاده بودند که آن حضرت او را از حرکت بازداشت. پس از پیکار بدر، قریش به یهود مدینه نامه نوشت و این بار آنان را به پیکار با مسلمانها فراخواند و انذار کرد. (صنعانى، المصنف، ج5 ، ص358).
در هر اکنون، قوم بنى قینقاع دشمنىِ با مسلمان ها را آشکار کرده، با تکیه بر وعده هاى عبدالله بن اُبى منافق، اعلام مبارزه کرد و با تجمع در قلعه ها به انتظار یارى او جلسه؛ ولى پیش از آن که عبدالله به کمک آنان برود رسول آفریدگار او را محاصره کرد و سرانجام آنها تن به باخت داده، تسلیم شدند و به جرم قول شکنى از شهر رانده شدند. (واقدى، المغازى، ج1، ص369 به بعد).
این برخورد نبی با آنان بر اساس قراردادى بود که در ابتداى هجرت امضاء کرده و بناى عدم تعرض به یکدیگر را گذارده بودند؛ لیکن خود یهودیان با ایجاد کرد بحران در مدینه، موجبات برخورد مسلمان ها را آماده کردند. بى شک و تردید در صورتیکه آنان به طور مسالمت آمیز در کنار مسلمانها به زندگى ادامه مى دادند دلیلى نداشت که به آنان اسیب خواهد شد.
با شکست مسلمانان در پیکار احد، یهودیان در پیامبرى محمد(صلى الله علیه وآله) شک کرده، عهدوپیمان خود با آن حضرت را نادیده گرفتند؛ پس کعب بن اشرف همراه با چهل تن از یهود به مکه رفتند و با قریش عهد همکارى امضا کردند. بعد از رجوع آنان از مکه، پیامبر کعب و همراهانش را به خاطر عهدشکنى کشت و با بنى نضیر مشغول شد. (بغوى، معالم التنزیل، ج2، ص19 ؛ طبرسى، مجمع البیان، ج5 ، ص386 و ج3، ص92 ؛ مناقب، ج1، ص248 و التفسیر الکبیر، ج10، ص501 ؛ هم چنین به ذیل آیه دوازده سوره آل عمران در تفاسیر مراجعه خواهد شد). بنابراین داستان، که در قضیه بنى نضیر صحیح تر از دیگر گزارش ها به حیث مى رسد، قتل کعب و نزاع بنى نضیر همزمان بعد از پیکار اُحد، یعنى در سال چهارم رخ داد.
درباره این که عهد شکنى بعد از جنگ بدر پک پذیرایی ترحیم مشهد چه پیشینه و علتى داشته هست، به یکسری نوشته ی علمی مى قدرت اشاره کرد: یکى حوادثى پک پذیرایی ترحیم مشهد هست که قبل از نبرد بنى قینقاع روى داد و رابطه ها مسلمانان با یهود را وارد مرحله نو اى کرد. تغییر تحول قبله که به نظر مشهور مورخان، یکى دو ماه پیش از بدر واقعه، از این جمله است. در حالتی که کشته شدن ابوعفک و عصماء ـ دو شاعر مخالف که به نقلى یهودى بودند(زهرى، الطبقات الکبرى ، ج2، ص21 و قاسم بن سلام، الأموال، ص262 ؛ بلاذرى، انساب الأشراف، ج1، ص479).ـ در سال دوم باشد، دلیل دیگرى بر این نوشته ی علمی خواهد بود. به علاوه، گفته مى شود که کفار قریش پیش از پیکار بدر به عبدالله بن اُبى و بت پرستان اوس و خزرج نامه اى نوشتند و آنانرا ترساندن کردند که درصورتی که نبی را بیرون نکنند یا نکشند، به یاروهمدم تمامى عرب ها به سراغ او خواهند رفت و نبرد جویانشان را کشته و زنانشان را اسیر خواهند کرد. قریش دراین نامه از زیادىِ دشمنان نبی آفریدگار یاد کرده، آنانرا بر ضد آن حضرت تحریک کردند. عبدالله بن اُبى و بت پرستان مدینه در تامل رویارویی با فرستاده بودند که آن حضرت او را از حرکت بازداشت. پس از پیکار بدر، قریش به یهود مدینه نامه نوشت و این بار آنان را به پیکار با مسلمانها فراخواند و انذار کرد. (صنعانى، المصنف، ج5 ، ص358).
در هر اکنون، قوم بنى قینقاع دشمنىِ با مسلمان ها را آشکار کرده، با تکیه بر وعده هاى عبدالله بن اُبى منافق، اعلام مبارزه کرد و با تجمع در قلعه ها به انتظار یارى او جلسه؛ ولى پیش از آن که عبدالله به کمک آنان برود رسول آفریدگار او را محاصره کرد و سرانجام آنها تن به باخت داده، تسلیم شدند و به جرم قول شکنى از شهر رانده شدند. (واقدى، المغازى، ج1، ص369 به بعد).
این برخورد نبی با آنان بر اساس قراردادى بود که در ابتداى هجرت امضاء کرده و بناى عدم تعرض به یکدیگر را گذارده بودند؛ لیکن خود یهودیان با ایجاد کرد بحران در مدینه، موجبات برخورد مسلمان ها را آماده کردند. بى شک و تردید در صورتیکه آنان به طور مسالمت آمیز در کنار مسلمانها به زندگى ادامه مى دادند دلیلى نداشت که به آنان اسیب خواهد شد.
با شکست مسلمانان در پیکار احد، یهودیان در پیامبرى محمد(صلى الله علیه وآله) شک کرده، عهدوپیمان خود با آن حضرت را نادیده گرفتند؛ پس کعب بن اشرف همراه با چهل تن از یهود به مکه رفتند و با قریش عهد همکارى امضا کردند. بعد از رجوع آنان از مکه، پیامبر کعب و همراهانش را به خاطر عهدشکنى کشت و با بنى نضیر مشغول شد. (بغوى، معالم التنزیل، ج2، ص19 ؛ طبرسى، مجمع البیان، ج5 ، ص386 و ج3، ص92 ؛ مناقب، ج1، ص248 و التفسیر الکبیر، ج10، ص501 ؛ هم چنین به ذیل آیه دوازده سوره آل عمران در تفاسیر مراجعه خواهد شد). بنابراین داستان، که در قضیه بنى نضیر صحیح تر از دیگر گزارش ها به حیث مى رسد، قتل کعب و نزاع بنى نضیر همزمان بعد از پیکار اُحد، یعنى در سال چهارم رخ داد.