loading...

مجله خبری تشریفات

بازدید : 12
يکشنبه 23 بهمن 1401 زمان : 11:13

آنچه در این مکان بایستی بررسى گردد، انگیزه رویارویى نبی با این تیم یهودى و یکى از بزرگان آن (کعب بن اشرف) میباشد. گزارش هاى مرتبط با پک پذیرایی ترحیم مشهد علل واکنش با بنى نضیر، انسجام ندارد، چنانکه روایت رفتن نبی به دربین بنى نضیر و نقشه آن ها براى پرت کردن سنگ روى آن حضرت داراى عدم وضوح میباشد. سؤال این میباشد که در شرایطی‌که ـ آن سیرتکامل که مورخان مى گویند ـ بنى نضیر با بنى عامر عهدوپیمان داشتند، چرا نبی براى پرداخت خون ارزش از هم پیمانان کشته شده امداد مى خواهد؟ آری در شرایطی که وی براى امداد یا این که وام نزد یکى از دسته هاى هم عهد خویش مى رفت قابل تایید بود. لذا برخى گفته اند که بنى نضیر با پیامبر پروردگار قسم داشتند که در پرداخت خون ارزش اورا یارى دهند. (سیره حلبى، ج2، ص559 و بغوى، معالم التنزیل، ج2، ص19). این مقاله با این که در منابع دست نخستین و در قول هاى مرتبط با یهود نیامده، حرف قابل توجهى میباشد.

سوال دیگر این میباشد که چه پیشینه و کینه اى سبب شد که یهودیان به درنگ کشتن نبی بیفتند؟ ولی شکى وجود ندارد که یهود معاند جدى و سرسخت مسلمانها و فرد رسول بودند، ولى به هر اکنون بنى نضیر با آن حضرت عهدوپیمان داشتند و این که فارغ از پیشگفتار نقشه قتل رسول را بکشند، بسیار بعید میباشد. مؤید این مقاله، قصه حىّ بن اخطب و تحریک بنى قریظه براى مبارزه احزاب میباشد. وقتى حىّ، نزد کعب بن اسد ـ تعالی قرظیان و طرف تفاهم نامه با رسول ـ رفت و با پافشاری فراوان از وی خواست به امداد احزاب بشتابد، کعب با پرخاش به حى اذعان کرد: «اینجانب با محمد(صلى الله علیه وآله)عهد و پیمان دارم و تا به امروز جز درستی و وفا از وی ندیده ام، وی به ما ضررى نرسانده و براى ما هم محلی خوبى بوده میباشد.» (معافرى، سیره ابن هشام، ج2، ص220 و واقدى، المغازى، ج1، ص455). ولی پافشارى حى شغل خویش را کرد و کعب را ناچار به قول شکنى نمود، البته در حادثه بنى نضیر حتى این مقدار پیشینه براى نقض پیمان چشم نمى گردد. درین جاست که درستى گزارش گروهى از تاریخ نویسان مبنى بر کشته شدن کعب در روز گذشته از اتفاق بنى نضیر تقویت مى خواهد شد. به این ترتیب، به حیث مى برسد که مورد، یاری خواستن رسول از بنى نضیر آن سیرتکامل که آوازه یافته، نباشد.

بغوى، از مفسران دیرین، احادیث را به سیرتکامل اى آورده که از آن نظمى منطقى برداشت مى گردد. سازه به نقل وی کعب بن اشرف به خیال عهد و پیمان بستن با ابوسفیان ـ بعداز نبرد اُحد ـ و عهدوپیمان شکنى با نبی، به فرمان آن حضرت کشته شد. بعد قصه حضور وی بین بنى نضیر و نقشه پرتاب کردن سنگ را آورده، بعد گفته میباشد که فرستاده براى خارج راندن بنى نضیر به سوى آنها رفت و آن‌ها که از مرگ کعب اندوهگین و عزا دار بودند، از رفتن خوددارى کرده، اعلان نزاع دادند. بعداز آن هم نقشه دیگرى ریخته، در پوشش خاطرنشان کرد وگو با پیامبر آفریدگار، قصد ترور آن حضرت را داشتند. بعد از این بود که نبی براى محاصره آن ها به مبادرت کرد. (بغوى، معالم التنزیل، ج4، ص313 ـ 315).

به طور کلی، مطلبى که از کلیه گزارش ها برداشت مى خواهد شد، عهد شکنى بنى نضیر میباشد. براساس قراردادى که آنها با رسول داشتند، نباید بر ضد وی یا این که یکى از مسلمانها اقدامى اجرا مى دادند یا این که با معاندان اسلام همکارى مى کردند. رفتن کعب و چهل بدن از بنى نضیر به مکه و عهد و پیمان بستن با مشرکان براى جنگ با مسلمانها و نقشه قتل نبی چه به دست عمرو بن جحاش (چنان که پر اسم و رسم مورخان گفته اند) (معافرى، سیره ابن هشام، ج1، ص563 و زهرى، الطبقات الکبرى، ج2، ص44). و چه در پوسته گفتوگو با فرستاده (صنعانى، المصنف، ج5، ص360). بالاترین مرز عهد شکنى میباشد. از اینها قبل، بنى نضیر به رسول اعلان نبرد دادند و منافقان مدینه با استقبال از این پیشامد، وعده همکارى به آن‌ها دادند، لذا نبی بنى نضیر را محاصره کرد تا بقیه افراد از یارى وی بازمانند. این شغل از هر دولت یا این که جمعیتى که آیتم حیله واقع خواهد شد، نیکو و سنجیده میباشد.

آنچه در این مکان بایستی بررسى گردد، انگیزه رویارویى نبی با این تیم یهودى و یکى از بزرگان آن (کعب بن اشرف) میباشد. گزارش هاى مرتبط با پک پذیرایی ترحیم مشهد علل واکنش با بنى نضیر، انسجام ندارد، چنانکه روایت رفتن نبی به دربین بنى نضیر و نقشه آن ها براى پرت کردن سنگ روى آن حضرت داراى عدم وضوح میباشد. سؤال این میباشد که در شرایطی‌که ـ آن سیرتکامل که مورخان مى گویند ـ بنى نضیر با بنى عامر عهدوپیمان داشتند، چرا نبی براى پرداخت خون ارزش از هم پیمانان کشته شده امداد مى خواهد؟ آری در شرایطی که وی براى امداد یا این که وام نزد یکى از دسته هاى هم عهد خویش مى رفت قابل تایید بود. لذا برخى گفته اند که بنى نضیر با پیامبر پروردگار قسم داشتند که در پرداخت خون ارزش اورا یارى دهند. (سیره حلبى، ج2، ص559 و بغوى، معالم التنزیل، ج2، ص19). این مقاله با این که در منابع دست نخستین و در قول هاى مرتبط با یهود نیامده، حرف قابل توجهى میباشد.

سوال دیگر این میباشد که چه پیشینه و کینه اى سبب شد که یهودیان به درنگ کشتن نبی بیفتند؟ ولی شکى وجود ندارد که یهود معاند جدى و سرسخت مسلمانها و فرد رسول بودند، ولى به هر اکنون بنى نضیر با آن حضرت عهدوپیمان داشتند و این که فارغ از پیشگفتار نقشه قتل رسول را بکشند، بسیار بعید میباشد. مؤید این مقاله، قصه حىّ بن اخطب و تحریک بنى قریظه براى مبارزه احزاب میباشد. وقتى حىّ، نزد کعب بن اسد ـ تعالی قرظیان و طرف تفاهم نامه با رسول ـ رفت و با پافشاری فراوان از وی خواست به امداد احزاب بشتابد، کعب با پرخاش به حى اذعان کرد: «اینجانب با محمد(صلى الله علیه وآله)عهد و پیمان دارم و تا به امروز جز درستی و وفا از وی ندیده ام، وی به ما ضررى نرسانده و براى ما هم محلی خوبى بوده میباشد.» (معافرى، سیره ابن هشام، ج2، ص220 و واقدى، المغازى، ج1، ص455). ولی پافشارى حى شغل خویش را کرد و کعب را ناچار به قول شکنى نمود، البته در حادثه بنى نضیر حتى این مقدار پیشینه براى نقض پیمان چشم نمى گردد. درین جاست که درستى گزارش گروهى از تاریخ نویسان مبنى بر کشته شدن کعب در روز گذشته از اتفاق بنى نضیر تقویت مى خواهد شد. به این ترتیب، به حیث مى برسد که مورد، یاری خواستن رسول از بنى نضیر آن سیرتکامل که آوازه یافته، نباشد.

بغوى، از مفسران دیرین، احادیث را به سیرتکامل اى آورده که از آن نظمى منطقى برداشت مى گردد. سازه به نقل وی کعب بن اشرف به خیال عهد و پیمان بستن با ابوسفیان ـ بعداز نبرد اُحد ـ و عهدوپیمان شکنى با نبی، به فرمان آن حضرت کشته شد. بعد قصه حضور وی بین بنى نضیر و نقشه پرتاب کردن سنگ را آورده، بعد گفته میباشد که فرستاده براى خارج راندن بنى نضیر به سوى آنها رفت و آن‌ها که از مرگ کعب اندوهگین و عزا دار بودند، از رفتن خوددارى کرده، اعلان نزاع دادند. بعداز آن هم نقشه دیگرى ریخته، در پوشش خاطرنشان کرد وگو با پیامبر آفریدگار، قصد ترور آن حضرت را داشتند. بعد از این بود که نبی براى محاصره آن ها به مبادرت کرد. (بغوى، معالم التنزیل، ج4، ص313 ـ 315).

به طور کلی، مطلبى که از کلیه گزارش ها برداشت مى خواهد شد، عهد شکنى بنى نضیر میباشد. براساس قراردادى که آنها با رسول داشتند، نباید بر ضد وی یا این که یکى از مسلمانها اقدامى اجرا مى دادند یا این که با معاندان اسلام همکارى مى کردند. رفتن کعب و چهل بدن از بنى نضیر به مکه و عهد و پیمان بستن با مشرکان براى جنگ با مسلمانها و نقشه قتل نبی چه به دست عمرو بن جحاش (چنان که پر اسم و رسم مورخان گفته اند) (معافرى، سیره ابن هشام، ج1، ص563 و زهرى، الطبقات الکبرى، ج2، ص44). و چه در پوسته گفتوگو با فرستاده (صنعانى، المصنف، ج5، ص360). بالاترین مرز عهد شکنى میباشد. از اینها قبل، بنى نضیر به رسول اعلان نبرد دادند و منافقان مدینه با استقبال از این پیشامد، وعده همکارى به آن‌ها دادند، لذا نبی بنى نضیر را محاصره کرد تا بقیه افراد از یارى وی بازمانند. این شغل از هر دولت یا این که جمعیتى که آیتم حیله واقع خواهد شد، نیکو و سنجیده میباشد.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
لینک دوستان
آمار سایت
  • کل مطالب : 110
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 193
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 270
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 194
  • بازدید ماه : 4415
  • بازدید سال : 8347
  • بازدید کلی : 8939
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی