مرحوم آیة الله حائری، کتاب قیمتمندی دارند که این تالیف کننده، آن کتاب را از محضر معظم له امانت گرفتم و با اجازهی او زیراکس کردم .
زمانی که دست خطهای او را به محضر مقدس او بردم، از خدمتشان پرسیدم: «آیا برای نقل مطالب این کتاب، مجاز هستم؟» . او، خلال این که اجازه دادند، فرمودند: «من، دراین کتاب ، تنها مطالبی را آوردم که بر صحت آنها یقین دارم و میتوانم بر درستی آنها عهد و پیمان حضرت عباس بخورم » .
مرحوم آیةالله حائری، دراین کتاب میفرمایند :
مسجد جمکران، یکیاز آیات باهرات آن حضرت می باشد . توضیح این مقاله، ضمنا چندین جهت – که شاید خیلیها از آن غافل باشند – نام برده میشود :
1ـ ماجرا مسجد جمکران که در بیداری واقع شده، در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبری هست، از صدوق، علیه الرحمه، نقل شده است .
مرحوم آقای بروجردی که مرد دقیق و ملایی بود، میفرمود: «این ماجرا، در طول صدوق، علیه الرحمه، واقع شده و این که او نقل کرده است، دلالتبر کمال صدق آن داراست .
2ـ ماجرا، مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست، برای این که صبح که پک پذیرایی ترحیم مشهد مردم بیدار میشوند، میبینند با زنجیر، نشانه نهاده شدهاست که مردم اطمینان کنند . و این زنجیر، مدتی در منزل سید محترمی، ظاهرا به نام سید ابوالحسن الرضا، بوده هست و مردم به آن استشفاء میکردهاند و بعدا، بدون هیچ جهت طبیعی، مفقود میشود .
3ـ جای به دور از شهر و در اواسط بیابان، جایی نیست که گزینه جعل یک فرد جمکرانی بشود، آن هم دست فقط، در یک شب ماه رمضان .
4ـ نوعا، مردم بی آلایش، به واسطهی خواب، یک امامزاده را مشخص و معلوم میکنند و مسجد، از تصور مردم معمولی، دور هست .
مرحوم آیة الله حائری، کتاب قیمتمندی دارند که این تالیف کننده، آن کتاب را از محضر معظم له امانت گرفتم و با اجازهی او زیراکس کردم .
زمانی که دست خطهای او را به محضر مقدس او بردم، از خدمتشان پرسیدم: «آیا برای نقل مطالب این کتاب، مجاز هستم؟» . او، خلال این که اجازه دادند، فرمودند: «من، دراین کتاب ، تنها مطالبی را آوردم که بر صحت آنها یقین دارم و میتوانم بر درستی آنها عهد و پیمان حضرت عباس بخورم » .
مرحوم آیةالله حائری، دراین کتاب میفرمایند :
مسجد جمکران، یکیاز آیات باهرات آن حضرت می باشد . توضیح این مقاله، ضمنا چندین جهت – که شاید خیلیها از آن غافل باشند – نام برده میشود :
1ـ ماجرا مسجد جمکران که در بیداری واقع شده، در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبری هست، از صدوق، علیه الرحمه، نقل شده است .
مرحوم آقای بروجردی که مرد دقیق و ملایی بود، میفرمود: «این ماجرا، در طول صدوق، علیه الرحمه، واقع شده و این که او نقل کرده است، دلالتبر کمال صدق آن داراست .
2ـ ماجرا، مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست، برای این که صبح که پک پذیرایی ترحیم مشهد مردم بیدار میشوند، میبینند با زنجیر، نشانه نهاده شدهاست که مردم اطمینان کنند . و این زنجیر، مدتی در منزل سید محترمی، ظاهرا به نام سید ابوالحسن الرضا، بوده هست و مردم به آن استشفاء میکردهاند و بعدا، بدون هیچ جهت طبیعی، مفقود میشود .
3ـ جای به دور از شهر و در اواسط بیابان، جایی نیست که گزینه جعل یک فرد جمکرانی بشود، آن هم دست فقط، در یک شب ماه رمضان .
4ـ نوعا، مردم بی آلایش، به واسطهی خواب، یک امامزاده را مشخص و معلوم میکنند و مسجد، از تصور مردم معمولی، دور هست .