آرامگاه در کشور ایران و رابطه آنان با هنرهای سنتی
یکیاز شایسته ترین فضاها برای اکران هنرهای سنتی پک پذیرایی ترحیم مشهد بوسیله عده عموم بناهای آرامگاهی وابسته به شخصیت های مذهبی میباشند، خلاف مساجد على الخصوص مساجد جامع که پیوسته آیتم اعتنا حکومتها و سیاست گذاران اجتماعی بوده و آرایش و پیرایش، نوسازی و اجرای مراسم آیینی در آنها بوسیله حکومت و یا این که با بررسی حکومت شکل می پذیرفته، آرامگاه در کشور ایران مکانی مقدسی برای همگی عموم بوده میباشد و همین دستور موجب شده تا شایسته ترین خلاقیتهای خویش را در چنین اماکن به اکران بگذارند.
شاید بتوان بازتابی از فرهنگ وتمدن عامه و سنن کهن را در آیینه کاریها، گچبری و مقرنس کاری ها، نقاشیهای و دیواری و بقیه تزیینات داخلی و فرنگی چنین بناها عموم حوزه مشاهده نمود.
نگارگری دیواری در معماری اسلامی اهل ایران نگارگری فقاهتی در روزگار نخستین اسلام به اندازه ای که در دین بودایی، مسیحی و مانوی رایج بوده، وجود نداشته از آنجایی که بناهای آرامگاه های کشور ایران با عقاید فقاهتی و مذهبی در ارتباطند و دیدگاههای مذهبی نیز با نگارگری آن هم از نوع صورتگری چندان موافق وجود ندارد لذا در منابع تاریخی از نگارگری های پیکردار بر روی دیوار آرامگاه ها مطلبی آورده نشده میباشد.
همچون مساجد که هیچگاه به تصویر جانداری تر و تمیز نگردیده بود و همواره از تزیینات تجریدی مانند خوشنویسی و نقوش هندسی در آنها به کار گیری آرامگاه ها نیز در سده های اولیه اسلام از تصاویر جان داران عاری بودند.
از دیرین ترین بناهای آرامگاه در کشورایران که نمای داخلی اش، بر روی اندود گچ، نقش و نگار دارااست، آرامگاه دارای اسم و رسم ارسلان جاذب در ناحیه سنگ بست خراسان میباشد که مرتبط با زمان غزنوی می باشد. در بخشهای اندکی از نمای داخلی که هنوز تندرست مانده نقوش گیاهی و تزئینی با رنگ پرنور بر روی گچ ایفا گردیدهاست.
نگاره های دیواری کاخ لشکری بازار در غزنه بنا شده در مرز و بوم افغانستان کنونی نیز از سایر اثر ها عصر غزنوی است. نقاشیهای نمای داخلی ساختمان بلند های خرقان بنا شده در مسیر میان قزوین و همدان نیز از مثال های زمان سلجوقی هست.نقوش تجریدی، تمثیلی، گیاهی و بعضی حیوان ها نمادین در زمان پس از سلجوقی ادامه یافت که از مثال های آن میتوان، گنبد رکنیه در یزد گنبد سلطانیه در زنجان و گنبد خواجه ربیع در مشهد را اسم موفقیت.
پایین تأثیر دست اندرکاران گوناگونی این نقوش با سپری شد مجال و در مقداری از آرامگاه های کشورایران متحول گردیده و تصویر بشر که هم پا با موضوعات روایی بود بدانها منش یافت.
درپی براندازی حکومت عباسیان به وسیله هولاکوخان مغول، جامعه کشور ایران از طاقت فرسا گیری های مذهبی حکومت مرکزی بغداد رهایی یافت و نوعی آزادی مذهبی در جامعه ترویج یافت، نقاشی نیز درین زمان تحت عنوان یک هنر دکوری، درباری و یک هنر بهتر بیش تر از پیشین گزینه اعتنا قرار گرفت. توسعه و گسترش هنرهای تصویری پیکردار نظیر کتاب آرایی و نقاشی در زمان ایلخانی پیشگفتار ای بود بر اشاعه نقاشی بر روی دیوارهای آرامگاه های جمهوری اسلامی ایران.